loading...
سرخآبی
Admin بازدید : 172 جمعه 1392/05/18 نظرات (0)

 

داستان,داستانهای خواندنی

 

 

مرد فقيري به شهري وارد شد، هنوز خورشيد طلوع نکرده بود و دروازه شهر باز نشده بود. پشت در نشست و منتظر شد، ساعتي بعد در را باز کردند، تا خواست وارد شهر شود، جمعي او را گرفتند و دست بسته به کاخ پادشاهي بردند، هر چه التماس کرد که مگر من چه کار کردم، جوابي نشنيد اما در کاخ ديد که او را بر تخت سلطنت نشاندند و همه به تعظيم و اکرام او بر خاستند و پوزش طلبيدند. چون علت ماجرا را پرسيد! گفتند: «هر سال در چنين روزي، ما پادشاه خويش را اين گونه انتخاب مي کنيم.» روزي با خود بر انديشيد که داستان پادشاهان پيش را بايد جست که چه شدند و کجا رفتند؟

Admin بازدید : 187 جمعه 1392/05/18 نظرات (0)

جوک های خنده دار,اس ام اس نیمه شب, پیامک نیمه شب

من الان آلمان هستم . میخواستم ببینم راست میگن وقتی اینجا روزه اونجا شبه ؟!...سلام خوبی ؟

•.•.•.•.•.•.•اس ام اس سرکاري نصف شب•.•.•.•.•.•.•

امشب برای شام میایم خونتون(ستاد ایجاد رعب و وحشت میان خسیس ها !)

•.•.•.•.•.•.•اس ام اس سرکاري نصف شب•.•.•.•.•.•.• 

جیگرم ، نفسم ، همسرم ، همدستم و همپام درد می کنه ! یه دکتر خوب سراغ نداری !

درباره ما
سلام خدیمت کاربران گرامی لطفا پس از بازدید از سایت نظر خود برای ما بفرستید- دوستانی که تمایل به تبلیغ در سایت و تبادل بنر و تبادل لینک دارند برای ما در همین سایت پیام بگزارند.sorkhabi17@gmail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 32
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 91
  • آی پی دیروز : 40
  • بازدید امروز : 100
  • باردید دیروز : 95
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 195
  • بازدید ماه : 1,075
  • بازدید سال : 5,824
  • بازدید کلی : 39,451